. عید بهار در واقع همانند عید نوروز ایران عید میلی فرخنده و پرنشاط است. به طور کلی از قدیم الایام سال در تقویم کشاورزی چینی با 12 نام حیوان یعنی گاو، ببر، مار ، موش ، خوک، میمون، خرگوش ، اسب، خروس ، گوسفند، سگ و اژدها مشخص شده است. اژدها در عهد قدیم توتم ( یعنی روح یا موجود حافظ قبیله ملت چین به شمار می رفت.
در روایات قدیمی چین اژدها همواره به موجودی صاحب نیرو و قدرت جسورا و لبیباک ترسیم شده است و از دیدگاه مردم چنین روحیه ای دقیقا سمبل ایده ال ملت چین است. مردم اژدها این حیوان افسانه ای را می پرستند و آرزومندند تا اژدها خجستگی و میمنت را برایشان به همراه بیاورد.
از تاریخ عید بهار تاکنون 4 هزار سال می گذرد. در بیش از دو هزار ویک صد سا قبل از میلاد مردم زمان شرکت یک دور ستاره مشتری ( یعنی ژوپیتر) را یک ( تسئو) داستند و این عید را نیز " تسئو" می نامیدند. اما نام این عید در یک هزار سال قبل از میلاد به "نیان" یعنی پرحاصل تغییر کرد.
به رسم و عادت عامیانه در چین ایام عید بهار از 23 دسامبر شروع می شود و تاعید فانوس در تاریخ 15 ماه آینده خاتمه می یابد که جمعا سه هفته طول می کشد. به منظور گرامیداشت ایام عید از شهرها گرفته تا دهات ، مردم فعالیتهای مختلفی را انجام می دهند و جشنهایی برپا می کنند. درروستاها کشاورزان به خانه تکانی و شستن البسه و لحاف وغیره می پردازند تا با پاکی و پاکیزگی به پیواز سال نو بروند. آنان همچنین خود را کیهای گوناگونی مانند مشکلات و آب نبات ، کیک، گوشت و سبزیجات برای پذیرایی از مهمانان تهیه می کنند. درشهرهای بزرگ مقدمات عید نیز از مدتها قبل ازعید شروع می گردد. سازمانها و ادارات فرهنگی و گروههای هنری برنامه های هنری خود را آماده می سازند و در پارکها برنامه های تفریحی و بازی های گروهی جدید و بیشماری برای مردم انجام می شود. موسسات تجاری نیز برای اقناع مشتریان خود کالاها و اجناس متنوع را از کشورها و حتی خارج از چین وارد می کنند.
اما ضیافت شام با حضور کلیه اعضای خانواده د رشب آستانه عید چه در شمال چه در جنوب کشور لازم و ضروری است. در جنوب این غذا غالبا از بیش از 10 خواراک تشکیل می شود که در میان آنها ماهی و خوراکی تهیه شده از خمیر لوبیا باید دیده شود. زیرا این دو خوراک در تلفظ به چینی با " مرفعه بودن " تقریبا یکی است. در شمال این غذا را اغلب " جیا زه" یعنی گوشواره تشکیل می دهد. خانواده دراین شب در کنار یکدیگر به تهیه این خوراک سنتی مشغول می شوند. شایان یادآوری است که در میان خوراکهای سنتی عید بهار غذاهای شیرین از ارد برنج چسبیده به چینی " نیا گا" حتما باید موجود باید. چه آنکه این نشانگر ارتقای دائمی سطح زندگی ، گردهم آمدم و سعادتمندی اعضای خانواده است. در آستانه سال جدید به تقویم کشاورزی چین ، مردم با سرور و شادی با سال گذشته وداع نموده و به پیشواز سال جدید میروند. دربعضی مناطق مردم به آتش زدن ترقه و آتش بازی هم می پردازند. ازاول سال نو اعضای خانواده ملبس به لباسهای زیبا و نو به استقبال مهمانان و یا دیدار از خویشاوندان و دوستان می پردازند.
البته بیشتر مردم ترجیح می دهند درخانه برنامه های تلویزیونی اختصاصی عید بهار را تماشا می کنند. گفتنی است که برحسب کردن تابلوهای خونویسی ونقاشی های ویژه عید بهار روی دیوار ، روشن کردن فانوس نیز از جمله برنامه های عید بهار است. درایام این عید جشن فانوس نیز جلوه ای خاص دارد.
فانوسهای رنگی درواقع از جمله هنرهای دستی و سنتی مردمی چین است. مردم با دست داشتن اشکال مختلف متنوع فانوسها که بر روی آن شکل حیوانات مناظر طبیعی و چهره های قهرمانان ترسیم شده است در یک جا جمع می شوند و شادی می کنند. البته پابه پای ارتقای سطح زندگی مردم ، آنان ضمن حفظ رسوم وعاداب سنتی ، برنامه های جدیدی به وجود آورده اند. برای نمونه جهاگردی و چین گردی به رسم نوین چینیها در ایام عید بهار بدل شده استپرتغالیها در 912 ق / 1506 م هرمز «هرموز» را به تصرف خود درآوردند و
امراى این جزیره را که باجگزار سلاطین ایران بودند، مطیع و دست نشانده خود
کردند؛ سپس جزایر عمان و مسقط و دیگر جزایر خلیج فارس را هم تحت قیومیت خویش گرفتند. در سال 920 ق / 1514 م شاه اسماعیل اول،
سفیرى نزد آلبوکرک - حاکم هند پرتغال - که در خلیج بود، فرستاد و آلبوکرک
هم سفیر ایران را به اقتضاى وقت به گرمىپذیرا شد؛ اما کمىبعد چون شنید
که امیر هرمز اطاعت پادشاه صفوى را گردن نهاده، به تنبیه این حکمران آمد و
در پایان، در میناب، با سفیر شاه اسماعیل عهدنامهاى بست و حاضر شد که در
مقابل صرف نظر کردن پادشاه صفوى از تقاضاى اطاعت از امیر هرمز، ایران را
در سرکوب طغیان و انقلاب بلوچستان و لشکرکشى به بحرین یارى رساند و ایران و پرتغال بر ضد عثمانى متحد و هم پیمان شوند.
با وجود این معاهده، پرتغالیها در سال 926 ق / 1520 م، بحرین یعنى ساحل الحسا و جزایر مجاور آن را هم از تصرف شاه اسماعیل خارج کردند؛ پادشاه ایران هم
که درگیر گرفتاریهاى داخلى بود و ضمنا" کشتى جنگى هم نداشت، نتوانست مانع
از تجاوز پرتغالیها شود. حتى در انقلاب عظیمى که از 925 تا 928 ق / 1520
تا 1522 م در تمام جزایر و سواحل خلیج فارس از سوى ایرانیان بر علیه اشغال
سرزمینشان توسط پرتغالیها رخ داد؛ و نزدیک بود که کار اشغالگران را یکسره
سازد، شاه اسماعیل واکنشى نشان نداد.
در 1009 ق / 1600 م، الله وردى خان، نخست خوانین لار را که مانع
ارتباط مستقیم ولایت فارس از جانب جنوب شرقى به سواحل خلیج فارس بودند و
با پرتغالیها مساعدت داشتند، از میان برداشت، سپس به این عنوان که بحرین
همواره ضمیمه فارس بوده، سپاهى به تسخیر آنجا فرستاد. پرتغالیها به بحرین
حمله بردند، اما الله وردى خان براى آنکه فشار آنها را بر بحرین کاهش دهد،
همزمان بندر جرون «بندر عباس» را مورد تعرض قرار داد و با این تدبیر مانع
استیلاى مجدد پرتغالیها بر بحرین شد. این ایالت نخستین منطقهاى از سواحل
خلیج فارس بود که پس از یک صد سال استیلاى بیگانگان، از دست آنها خارج و
همچنان در تصرف ایران در عهد صفویه باقى ماند.

]]>
لیست کل یادداشت های این وبلاگ