آب جوجه: نام دیگر نخودگرمک! از غذاهای مورد علاقه آبادانیها در ایام سرما.
اروندکنار: از شهرهای تابعه آبادان. دقیقا در دهانه اروند رود و در محل ورود اروند به خلیج فارس واقع شده.
اسکرو: (screwdriver) پیچ گوشتی!
الفی: نام قدیم میدان فرهنگ، البته هنوز به همین اسم مطرح است. فلکه ابتدای بریم.
انکس: نام قدیم فرهنگسرای نفت واقع در فلکه الفی، اولین ساختمان خاور میانه که مجهز به دستگاههای تهویه مطبوع بود. هنوز در بین مردم به اسم انکس مشهور است.
اوپاتان (o-pat-an): اولین نام آبادان در عهد باستان.به معنای جایی که در ان از آب پایداری میکنند.
بریم: از محله های متعلق به شرکت نفت، در معنی اسم آن دوقول وجود دارد:1- از اسم خرمای بریم گرفته شده که در قدیم در این محل نخلستانهای وسیعش وجود داشته و 2- نام فردی ملقب به ابو ابراهیم بوده که در این محل با قبیله اش زندگی میکرده و بعدها بصورت بریم درآمده.
بمبو: (bambo) شیرآب، کلمه ایست که از Pump House انگلیسی گرفته شده.
بوارده: از محله های متعلق به شرکت نفت. شامل بوارده شمالی و جنوبی. مشهور است که از کلمه ابوورده (پدر گل سرخ) که نام شیخی بوده که با قبیله اش در آن محل زندگی میکرده گرفته شده است.
بهمنشیر: نام رودخانه ای و نام محله ای درآبادان که شامل تانکی یک و تانکی دو میشود.
بوی روم: (اتاق پسر) بخشی از منازل شرکتی که معمولا شامل یک اتاق با سرویسهای بهداشتی مختصر و آشپزخانه است. در زمان انگلیسسها این اتاقها متعلق به مستخدمین هندی آنها بوده که توسط انگلیسیها بوی نامیده می شده اند.
پاس: مجوز ورود به پالایشگاه یا باشگاههای ان. در قدیم برای ورود به سرویسهای نقلیه هم بکار برده میشده.
پاکوره: نوعی غذای آبادانی هندی الاصلو در نتیجه تند!
تانک فارم: (مزرعه مخازن) منطقه ای نزدیک کوی ذوالفقاری که مجموعه بسیار بزرگی از مخازن نفتی است و بعد از جنگ از آن استفاده خاصی نمیشود.
تانکی ابوالحسن: نام محلی ومیدانی در آبادان. اسم ابولحسن را نمیدانم به چه علت بر رویش گذاشته اند و اینکه این ابوالحسن کی بوده.
تیسه: (teise) یک کلمه با معانی بسیار! در قدیم به گشتن کودکان در جویها برای یافتن اشیای بی ارزش میگفتهاند و امروزه به ناخنک زدن و بلند کردن اشیا بصورت نیمه شوخی نیمه جدی!
جالی:(jail) توری فلزی برای محافظت دیوارها و همچنین پوشاندن پنجره ها.
جزیره الخضر: نام آبادان در نوشته های دوره اسلامی.
دریاقلی: پیرمرد آهن فروشی که در انتهای کوی ذوالفقاری زندگی میکرد و با فداکاریش باعث شد که آبادان به دست عراقیها سقوط نکند.
دیری: خرمای خشک.
رامسید(ramseid): حرکت کردن وسیله نقلیه درجهت خلاف مسیر قانونیwrong-side))
رنگینک: نوعی شیرینی که با خرما و آرد و روغن و ... درست میشود.
سده:(sadde) نام محله ای در آبادان.
سلج:(selej) از روستاهای چسبیده به آبادان که الان جزئی از شهر به حساب میاد و پشت رودخانه بهمنشیر واقع شده. شامل سلج شرقی و غربی. اسم سلج میتونه از Sludge به معنی گل و لای گرفته شده باشه.
سلویج: (salvij) ،به معنای انبار وسایل اسقاطی و غیرقابل مصرف. از کلمه Salvage به همین معنی مشتق شده.
سمبوسه: (samboose) نام غذایی آبادانی معمولا مثلثی شکل! شمل مخلفاتی مانند سیب زمینی و سبزیهای معطر و ... پیچانده شده در درون نان نازک و سرخ شده درون روغن.
سنج و دمام: موسیقی محلی آبادان و بوشهر که بیشتر در عزاداریها نواخته میشود.
سوگ العریان: (بازار لخت) نام قدیم بازار ایستگاه 7 بهار. ظاهرا بدلیل ساده بودن به این اسم معروف بوده.
سیجاره: سیگار با تلفظ عربی!
سیکلین: [sik(h)-Lane] (محله سیکها) نام محلی در آبادان که سابقا در آن هندیها زندگی میکرده اند. سابقا در این محل معابد سیکها وجود داشته.
شطیط: (shoteit) از روستاهای عرب نشین آبادان.
عبادان: رسم الخط رسمی نگارش کلمه آبادان تا انتهای دوره قاجار.
فیدوس: نام آژیری که سابقا برای بیدار کردن و آماده به کار شده مردم توسط پالایشگاه نواخته میشده و صدای آن در کل شهر شنیده میشده. از همه مهمتر اسم مجله اینترنتی ما! http://feydoos.com
فیه: (fai"ie) محله ای در آبادان بعد از ایستگاه 12 بهار. امروزه بعلت وجود دانشگاه آزاد و دبیرستان تیزهوشان از مراکز علمی به حساب میاد!
قلیه ماهی: نوعی خورش که با ماهی و تمر هندی و فلفل فراوان تهیه میشود.
قولو: از کلمه و اسم غلام گرفته شده. امروزه به آدمی که ادعای داش مشتی بودن و لات جوانمرد! بودن داره گفته میشه.
کا: مخفف کاکا یا همان برادر خودمون.
کفیشه: (kofeishe)از کافی شاپ گرفته شده. نام محلی در آبادان که پاتوق کارگران شرکت نفت و محل تفریح آنان بوده.
کواتر شلی: (kuater sholi) خانه های خشتی و گلی. نام محله ای در قدیم متعلق به کارگران شرکت نفت.
گرید: امتیاز. ترفیع اداری در شرکت نفت.
گیت: دروازه بویژه، دروازه های پالایشگاه.
گیس: (gase)گاز
طیب : نام میدانی در آبادان. از اسم حاج طیب گرفته شده که ظاهرا در ایام ملی شدن نفت از بزن بهادرهای آبادان بوده!
لامسی: (lamsi) نام محله ای در آبادان نزدیک درمانگاه اقبال.
لب لبو: برخلاف ظاهرش این هم یکی دیگر از اسامی نخود گرمک است.
لین: (lein) از همان Lane انگلیسی به معنای کوی و کوچه گرفته شده. خیابانهای احمدآباد را با کلمه لین میشناسند شمامل لین یک تا پانزده.
مصطفی ریش: از بزن بهادرها و لوطیهای قدیم آبادان. وی هنوز زنده و در آبادان ساکن است.
منیوحی(manioohi): نام یکی از روستاههای عرب نشین آبادان.
ولک: (volek) به معنای پسر بچه. از اصطلاحات رایج بین آبادانیها
اگر فکر میگنین چیزی جا مونده حتما خبرم کنید.
سلام
آبادان نت که اولین ISP آبادان محسوب میشه، درنظر داره که اولین جشنواره وب آبادان رو در اسفند امسال برگزار کنه و برای برگزاری مراسم و برنامه ها از بچه های فیدوس کمک خواسته.
با صحبتهایی که با بعضی از بچه ها داشتم تا به حال این برنامه به نظر من رسیده. لطفا در اسرع وقت نظرتون رو در موردش بگین تا بشه زودتر اصلاحش کرد و پوسترهای مراسم رو آماده کرد.
1- تاریخ برنامه:
- سه هفته فرصت برای ثبت نام وبسایتها و وبلاگها.
- یک هفته برای بررسی سایتها و وبلاگهای کاندیدا شده.
- دو هفته برای رای گیری در زمینه های مختلف.
- یک هفته برای بررسی پاسخهای رسیده و اعلام نتایج.
- تعیین یک روز برای برگزاری مراسم پایانی و اهدای جوایز.
تاریخهای پیشنهادی من اینه:
- شروع ثیت نام از روز شنبه 10 بهمن همزمان با سالروز عید سعید غدیر خم. تا آخر وقت روزجمعه 30 بهمن.
- از 1 اسفند تا 4 اسفند برای بررسی وضعیت کاندیداها.
- از روز 5 اسفند تا انتهای وقت 14 اسفند زمان رای گیری.
- روز 5شنبه21 اسفند هم مراسم پایانی برای اهدای جوایز باشه.
2- شرایط وبسایتها و وبلاگهای برای شرکت در جشنواره:
کلیه سایتها و وبلاگها در صورتی می توانند در این جشنواره شرکت کنند که نویسنده یا مدیر سایت آبادانی بوده یا مطالب سایت یا وبلاگ مورد نظرمربوط به آبادان باشد و یا اینکه سایت مورد نظر مربوط به شرکت ها یا ادارت آبادان باشد.
تبصره: اگر والدین نویسنده یا مدیر سایت هم آبادانی باشند زیر سبیلی قابل گذشته!(خلاصه اینکه باید بتونین به نحوی خودتون رو به آبادان بچسبونید دیگه!)
3- بخشهای مختلف پیشنهادی من اینه:
- بخش فرهنگ و هنر
- بخش ادبی
- بخش علمی
- بخش برترین طراحی سایت و وبلاگ
- بخش روزنگاری شخصی
- و برترین سایت یا برترین وبلاگ.
خوب نظر شما چیه؟
سلام
خیلی وقته نبودم و از دستم راحت بودین. درسته نه؟راستش یه مدت بود سرگرم شروع این جشنوراه وب آبادان بودم و وقت آزادم خیلی کم بود.وقت کمی هم که داشتم رو گذاشته بودم برای کتاب خوندن.
راستش بعد از زمین سوخته احمد محمود (یعنی نزدیک یک و نیم ماه پیش) دیگه کتابی نخونده بودم و توی این مدت موفق شدم عادت میکنیم زویا پیرزاد؛ چشمهایش بزرگ علوی و تنگسیر صادق چوبک رو بخونم.از هر سه خوشم اومد اما حقیقتش از آخریش بیشتر. شاید با توجه به اینکه به حال و هوا و محلات بوشهر کاملا آشنا هستم از خیلی خواننده های دیگه کتاب بیشتر به عمق مطالبش پی بردم.اگر نخوندینشون حتما بخوندیشون. یک سری کتاب دیگه هم خریدم که فکر کنم تا اردیبهشت هم نتونم تمومشون کنم.(3جلدمدارصفر درجه و 2جلددرخت انجیر معابد؛ یک کتاب از یک نویسنده یونانی با ترجمه بهمن فرزانه و ...).
خوب حالا از پرچونگی گذشته در راه برگزاری اولین جشنواره وب آبادان امیدوارم که سنگ تموم بذارید.
شاد و سلامت باشید
درود
باز هم خبری از شاهکار مسؤولین فرهنگی شهر ما:
خانه «بچاری» در شهر آبادان، به دلیل نقص در پرونده ثبتی و بی توجهی برخی مسئولان به طور کامل تخریب شد.
این ملک در سال 81، با عنوان ملک شکرچیان به ثبت رسیده است. این خانه، دو حیاط مجزا و جداگانه دارد و هنگام ثبت، این دو حیاط به طور یکپارچه ثبت شده است. پاییز سال گذشته شهرداری به یکی از سرمایه داران مجوز 60 درصد تخریب این بنا را واگذار کرد. این تصمیم با اعتراض میراث فرهنگی آبادان مواجه و پرونده ای حقوقی برای این بنای ثبتی تشکیل شد.»
براساس قوانین ثبتی، ثبت املاک بر مبنای کروکی و نقشه بنا انجام می گیرد نه براساس نام آنها. این در حالی است که شهرداری به دنبال تخریب بخشی از بنا اعلام کرده بود حیاط دیگر این خانه متعلق به شخص دیگری جز شکرچیان است.
به دنبال پی گیری های اداره میراث فرهنگی خوزستان، سازمان میراث فرهنگی کشور، تقاضای نقشه وضع موجود را کرد، در حالی که این خانه تخریب شده و دیگر خانه ای وجود نداشت تا وضعیت موجود را نشان دهد.
محمد حسن محبعلی، معاون حفظ و احیا سازمان میراث فرهنگی کشور در این بارهاعلام کرده: «در جریان ثبت این خانه مشکلی وجود داشته است. همین باعث شد که از نظر قانونی اعتراض میراث فرهنگی قابل دفاع نباشد. در واقع از این 2 حیاط، یکی به ثبت نرسیده و قابل دفاع نیست. در چنین مواردی شهرداری و دیگر نهادهای دیگر به راحتی می توانند از ضعف در این عمل استفاده کرده و امکان دفاع نیز نباشد.»
وی در پایان تصریح کرد که ضعف مدیریت در استان خوزستان، در حال حاضر مشکلات بسیاری را فراهم کرده است و طبیعتا ضعیف عمل کردن این نهاد، موجب قوت نهادهای دیگر می شود.
یکی دیگر از باستان شناسان استان خوزستان نیز ضمن ابراز تاسف از وضعیت کنونی و اسفبار خوزستان گفته: «وقتی ارگ بم تخریب شد، کسی نقشه وضع موجود را نخواست تا براساس آن، این قایله را ختم کند. بلکه همه کارشناسان و مسئولان روی این پروژه متمرکز شدند و برای ساخت مجدد آن همت گماردند. این سؤال هنوز برای هیچ یک از دوستداران میراث فرهنگی خوزستان حل نشده است که چرا سازمان میراث فرهنگی به خوزستان اهمیتی نمی دهد. در حالی که این استان بیشترین آثار باستانی و تاریخی در کشور را در خود جای داده است.»
خانه «بچاری»، یادگار دوره قاجار است و در خیابان امیری آبادان قرار گرفته است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ